هوگارت هیوز، پسر جوانی که در شهر کوچکی کنار معدن زندگی میکرد که دوستی با یک ربات غولپیکر زندگیاش را تغییر داد. روزی هوگارت در حال پرسه زدن در قبرستان قدیمی ماشینها یک ربات غولآسای جنگی را پیدا کرد، با دیدن ربات ابتدا بسیار ترسید، اما بعد متوجه شد این ربات بزرگ موجودی مهربان است، طولی نکشید که پسربچه و غول آهنی عظیمالجثه به دوستانی تبدیل شدند که در مورد همه چیز با هم حرف میزدند و به این ترتیب پسرک دوستی و انسانیت را در دوست آهنیاش کشف کرد و به او فهماند که فقط یک سلاح نیست، اما این دوستی زیبا بدون دردسر نماند و با ورود یک مامور دولتی به اسم «کنت منسلی»، تنشها آغاز شد.
منسلی با فکر اینکه غول آهنی تهدیدی برای امنیت ملی است، تصمیم به نابودی او گرفت؛ بهرغم تلاشهای هوگارت و مردم دهکده برای اینکه نشان دهند غول آهنی یک سلاح خطرناک نیست، مامور منسلی متقاعد نشد تا جایی که خشم و ترس، مامور را به موجود خطرناکی تبدیل کرد که زندگی مردم دهکده را تهدید میکرد، در چنین شرایطی غول آهنی مهربان مجبور شد برای نجات مردم دهکده و دوستش جان خود را فدا کند تا جلوی او را بگیرد.
غول آهنی با عنوان اصلی: (Iron Giant محصول سال ۱۹۹۹ آمریکا، با اقتباس از داستانی به همین نام نوشته تد هیوز و به کارگردانی برد برد تولید شدهاست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد